کشتی ای که نرسید
خانه ای که ساخته نشد
راهی که پیموده نشد
نامه ای که نرسید
چشمه ای که نجوشید
درختی که کاشته نشد
سیگاری که کشیده نشد
قهوه یی که نوشیده نشد
مرگی که نیامد
زندگی ای که آغاز نشد.
درهرکشتی، مسافری قاچاق
درهرخانه، خاطرات از دست رفته
درهر راه، کاروانی برمی گردد
درهرنامه، جمله ای فراموش
درهردیوار، یوسفی گریان
درهردرخت، سیبی ممنوع
درهرسیگار، سرخ پوستی
درهرفنجان قهوه، تلخی
درهرمرگ، فرشته ای مست
درهرزندگی، سوگواران منتظر
درایستگاه مرزی، افسری هست
که تو را خوب می شناسد
دستت را تکان بده، یا به او لبخند بزن
بعد آرام عبورکن
موضوع مطلب :